3 رجب ، روز شهادت امام هادی (ع) تسلیت باد.

  • چگونگی شهادت امام هادی(ع)
   

امام علی النقی (هادی) ـ علیه السّلام ـ امام دهم شیعیان جهان است که در نیمه ذی حجه سال 212 هـ. ق در شهر صریا (حومه مدینه) به دنیا آمد. پدرش امام جواد ـ علیه السّلام ـ و مادر گرامیش سمانه نام دارد.[1]
حضرت امام هادی ـ علیه السّلام ـ در 8 سالگی پس از شهادت پدر بزرگوارشان عهده دار مقام امامت گردید و پس از 33 سال امامت در سن 41 سالگی در سامرا در زمان خلافت معتز به شهادت رسیدند.[2]
امامت امام هادی ـ علیه السّلام ـ مقارن با خلافت 6 خلیفه عباسی بود. مقارن بود با 7 سال باقیمانده از خلافت معتصم برادر مأمون، با واثق پسر معتصم به مدت 5 سال، متوکل برادر واثق 16 سال، منتصر پسر متوکل به مدت 6 ماه، مستعین پسر عموی منتصر 4 سال و معتز پسر دیگر متوکل که سه سال خلافت کرد. امام هادی پس از گذشت یک سال از خلافت معتز در سامرا مسموم شده و به شهادت رسید و جسم پاک حضرت در سامرا در خانه مسکونی حضرت مدفون گردید.[3]
نکته مهم در شهادت امام هادی ـ علیه السّلام ـ این است که حضرت در سامراء به شدت تحت نظر بود و به خاطر کنترل بسیار شدید و خفقان حاکم و منع دوستان و شیعیان از دیدار با حضرت و عقوبت سخت متخلفین»[4] حتی نزدیکترین یاران امام نیز از حال و وضع امام بی خبر یا بسیار کم اطلاع بودند. و به همین دلیل است که منابع اشاره دقیقی به نحوه شهادت امام ندارد. منابع فقط شهادت حضرت در زمان معتز را ذکر کرده اند بدون ذکر زمان دستور خلیفه به مسموم کردن و اینکه چه کسانی مأمور این جنایت شدند و چه زمانی این عمل پلید از آنان سر زد و حتی در روز شهادت حضرت هم اتفاق نظر نیست.[5]
امام هادی ـ علیه السّلام ـ در طول دوران امامت خود از سرکشان و حاکمان فاسد بنی عباس رنجها و محنت های زیادی کشید «و در این میان متوکل در ظلم و ستم به حضرت و سنگدلی گوی سبقت را از دیگران ربود».
«متوکل وجود امام هادی ـ علیه السّلام ـ را خطر بزرگی برای حکومت خویش احساس می کرد، لذا تصمیم گرفت تا با دو روش هم زمان در یک اقدام از بحرانی تر شدن اوضاع جلوگیری کند. یکی حمله به یاران امام و نابود کردن آثار شیعیان تا حدی که قبر مطهر امام حسین ـ علیه السّلام ـ را نیز تخریب کرد و دوم دور کردن امام از مدینه که پایگاه سازمان تشیع بود.[6]
«عبدالله بن محمد فرماندار مدینه از دشمنان اهل بیت ـ علیهم السلام ـ بود و از امام نزد متوکل سعایت می کرد و پیوسته قصد آزار آن جناب را داشت. امام هادی ـ علیه السّلام ـ در نامه ای به متوکل سعایت و دروغگویی او را یاد آوری کرد ولی متوکل که زمینه را برای تبعید امام از مدینه و تحت نظر گرفتن مناسب می دید در نامه ای ظاهرا محترمانه از حضرت خواست به سامرا بیاید»[7]
نامه متوکل رسید و حضرت آماده رفتن به سامرا شد «وقتی آن حضرت به سامرا رسید متوکل ( با آن همه وعده و احترام که در نامه اش بود) یک روز خود را پنهان کرد و آن حضرت را در کاروانسرایی که به کاروانسرای گداها معروف بود فرود آورد».[8]
سپس متوکل دستور داد: «حضرت را کاملا تحت نظر گیرند و خانه شان را محاصره کرده و مانع دیدار شیعیان با ایشان و استفاده دانش پژوهان از آن سرچشمه علم و معرفت گردند و حتی ایشان را در تنگنا و محاصره اقتصادی قرار داد و رساندن حقوق شرعیه و هدایا را از داخل و خارج بر حضرت ممنوع کرد و متخلفان را عقوبتی سخت نمود»[9]
این وضعیت جز در حکومت شش ماهه منتصر تا زمان شهادت امام ادامه داشت و در زمان معتز شدت گرفت.
یکی دیگر از سختگیری های متوکل در آزار امام هادی ـ علیه السّلام ـ این بود که «گاه بگاه به مأموران خود دستور می داد تا ناگهانی به خانه امام ریخته و آنجا را بازرسی کنند به امید آنکه سلاح یا مدرکی دال بر فعالیت ایشان علیه حکومت بدست آورند. لکن در این حمله های شبانه جز کتاب های علمی و ادعیه چیزی یافت نشد»[10]
گاهی متوکل فرمان می داد «حضرت را در هر حالتی که هست به دربار آورند. در یکی از این احضارها امام در حالی بر متوکل وارد شد که او مست و لا یعقل در کنار جامها و سبوهای شراب و در میان گروه های خنیاگر و رقاصه افتاده بود.امام بی توجه به موقعیت خطیر و خطرات احتمالی به شدت او را سرزنش و ملامت کرد و به نصیحت گویی و یاد آوری قیامت پرداخت و فسق و فجور و می خوارگی و بدکارگی او را محکوم ساخت. متوکل بر آشفت و دستور داد ایشان را در زندان محبوس سازند»[11] حضرت روانه زندان شد و «شخصی از حضرت شنید که می فرمودند انا اکرم علی الله من ناقه صالح»[12] و سپس این آیه را خواندند «تمتعوا فی دارکم ثلاثة ایام ذلک وعد غیر مکذوب»[13]
بیش از سه روز نگذشت که متوکل به دست فرزندش منتصر به هلاکت رسید»[14]
منتصر گر چه بر امام سخت نگرفت ولی این آرامش نسبی امام و شیعیان پس از شش ماه تمام شد و دوباره آزار و حصر و شکنجه و قتل راهکار اساسی خلافت در مقابل شیعیان بود«امام هادی ـ علیه السّلام ـ با حاکمان ستمگر سازش نکرد و آنها از مبارزه منفی و عدم همکاری حضرت هراس داشتند و رنج می بردند تا اینکه تنها راه خویش را خاموش کردن نور خدا پنداشتند و بدین ترتیب امام هادی ـ علیه السّلام ـ نیز مانند امامان پیشین به مرگ طبیعی از دنیا نرفت بلکه در زمان معتز مسموم گردید».[15]
منابع معتبر و مورخان شیعه شهادت حضرت را در « ماه رجب سال 254 ه.ق»[16] می دانند. مرحوم آیت الله مرعشی نجفی شهادت حضرت را در روز دوشنبه سوم رجب سال 254 ه.ق می داند[17] گر چه برخی منابع شهادت حضرت را در ماه جمادی الثانی[18] یا 27 رجب[19] نیز ذکر کرده اند
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1ـ زندگانی امام علی الهادی، باقر شریف رضی.
2ـ منتهی الآمال، شیخ عباس قمی.
3ـ سیره پیشوایان، مهدی پیشوایی.
4ـ زندگی پیشوای دهم امام هادی، عقیقی بخشایشی.

----------------------------------
[1] . شیخ مفید، الارشاد، ترجمه سید هاشم رسولی محلاّتی، ج2، ص417ـ418؛ پیشوایی، مهدی، سیره پیشوایان، قم، موسسة امام صادق، چاپ سیزدهم، 1381ش، ص567؛ طبرسی، امین الاسلام، اعلام الوری، دارالکتاب الاسلامیه، چاپ سوم، ص355.
[2] . شیخ مفید همان، طبرسی، همان.
[3] . پیشوایی، همان، ص612 به نقل از شبلنجی، نورالابصار، ص166؛ شیخ مفید در الارشاد به جای شهادت از لفظ وفات استفاده کرده است.
[4] . عقیقی بخشایشی، زندگانی پیشوای دهم امام هادی(ع)، قم، انتشارات نسل جوان، 1357ش، ص40ـ45؛ ادیب. عادل، زندگانی تحلیلی پیشوایان ما، ترجمه اسدالله مبشری، نشر فرهنگ اسلامی، چاپ شانزدهم، 1376ش، ص258ـ256.
[5] . سن امام را بین 40 تا 42 سال ذکر کرده اند و روز شهادت امام را یا ذکر نکرده اند یا سوم رجب یا بیست و هفتم رجب و یا در ماه جمادی الثانی ذکر کرده اند که خواهد آمد.
[6] . اصفهانی، ابوالفرج، مقاتل الطالبیین، نجف، منشورات المکتبة الحیدریة، 1385ق، ص395؛ پیشوائی، همان، ص571؛ ادیب، عادل، همان، ص256؛ عقیقی بخشایشی، همان، ص53ـ54؛ قرشی، باقر شریف، زندگانی امام علی الهادی، انتشارات اسلامی، 1371، ص386.
[7] . شیخ مفید، همان، ص435؛ طبرسی، اعلام الوری، همان، ص365؛ قرشی، زندگانی امام علی الهادی، همان، ص386.
[8] . شیخ مفید، الارشاد، همان، ص438.
[9] . قرشی، باقر شریف، زندگانی امام علی الهادی، همان، ص 386.
[10] . قرشی، باقر شریف، همان، ص 387.
[11] . قرشی، باقر شریف، همان، ص 387.
[12] . ترجمه: من نزد خدا از ناقه حضرت صالح محترم ترم.
[13] . هود / 56، در خانه هایتان سه روز به آسایش و خوشگذرانی سپری کنید (سپس عذاب الهی خواهد رسید) آن وعده ای است که دروغ نخواهد بود.
[14] . طبرسی، اعلام الوری، همان، ص363؛ عماد الدین طبری، مناقب الطاهرین، تهران، انتشارات رایزن، 1379، ج 2، ص 827.
[15] . پیشوایی، سیره پیشوایان، همان، ص612 به نقل از شبلنجی، نوار الابصار، ص 166.
[16] . شیخ مفید. الارشاد، همان، ص439؛ طبرسی، اعلام الوری، همان، ص355؛ پیشوائی، همان، ص567.
[17] . مرعشی نجفی، سید شهاب الدین، مجموعه نفیسه، ص56.
[18] . عقیقی بخشایشی، همان، ص90 به نقل از قندوزی، شیخ سلیمان بلخی، نیابیع المودة، بیروت، ج3، ص14.
[19] . عقیقی بخشایشی، همان، ص112.

 

اشعار شهادت امام هادی علیه السلام

 

شمع جمع شبستان

امام هادی

فتاده مرغ دلم ز آشیان در این وادی

كه هر كجا رود افتد به دام صیادی

به دانه‌ای دُّر یكدانه می‌دهد برباد

نه گوش هوش و نه چشم بصیر نقّادی

چنان اسیر هوا و هوس شدم كه نپرس

نه حال نغمه سرایی نه طبع وقّادی

دلا دل از همه برگیر و خلوتی بپذیر

مدار از همه عالم امید امدادی

مگر ز قبله حاجات و كعبه مقصود

ملاذ(1) حاضر و بادی(2)علیّ ‌الهادی

محیط كون و مكان نقطه بصیر وجود

مدار عالم امكان مجرّد و مادی

شَها تو شاهد میقات «لِی مَعَ اللّهی»(3)

تو شمع جمع شبستان مُلك ایجادی

صحیفه ملكوتیّ و نسخه لاهوت

ولیّ عرصه ناسوت بهر ارشادی

مقام باطن ذات تو قاب قوسین است

به ظاهر ارچه در این خاكدان اجسادی

كشیدی از متوكل شدائدی كه به دهر

ندیده دیده گردون ز هیچ شّدادی

گهی به بركه درندگان(4) گهی زندان

گهی به بزم مِی و سازِ باغی عادی(5)

تو شاه یكّه سواران دشت توحیدی

اگر پیاده روان در ركاب الحادی

ز سوز زهر و بلاهای دهر جان تو سوخت

كه بر طریقه آباء و رسم اجدادی

 

آیة الله غروی اصفهانی (كمپانی)

پی‌نوشت‌ها:
1- ملاذ: پناه2- حاضر و بادی: حاضر: كسی كه در حضر و در شهر ساكن است. بادی: كسی كه بادیه‌نشین و صحرانشین است.

3- اشاره است به حدیث: «لی مع‌الله وقت لا یسعنی فیه ملك مقرّب ولانبی مرسل: «مرا با خدا وقتی است كه در آن با من نمی‌گنجد هیچ ملك مقرّب یا پیغمبر فرستاده مرسل.» این حدیث منسوب به پیغمبراكرم‌ صلی الله علیه و آله است و منظور از آن مقام استغراق یا محو و فنای در حضرت حق تعالی است. (رك : شرح مثنوی، جلد چهارم، استاد دكتر سید جعفر شهیدی، صفحه286).

4- بركه درندگان (بركة السباع): محلی بود كه مركز درندگان از قبیل شیر و پلنگ بود و امام بزرگوار را در آن محل خطرناك قرار دادند ولی به امر خداوند متعال درندگان برگرد آن حضرت حلقه زدند و زیانی به آن امام بزرگوار نرساندند.

5- باغی: سركش و طغیان‌ كننده عادی: عداوت كننده و دشمن.

اى هادى هدایت دین

امام هادی

اى ماه، مستنیر ز نور لقاى تو                                          

خورشید كسب فیض كند از ضیاى تو

اى خاص و عام از كرمت برده صبح و شام                          

پیوسته فیض از سر خوان عطاى تو

اى جبرییل میر ملك پیك انبیاء                                         

خدمتگذار بر در دولت‌سراى تو

اى عاشر الائمه على النقى كه هست                             

چشم امید خلق به مهر و وفاى تو

اى پور پاك معنى جود و كرم جواد                                    

حاتم هزار بار خجل از ثناى تو

اى مظهر جلال و جمال خداى فرد                                   

شد طوطیاى چشم ملك خاك پاى تو

در هر دو كون خرم و شاد است و رستگار                         

در دل هر آن كه داشت فروغ ولاى تو

خوفش ز آفتاب جز این است بى سخن                            

در دهر هر كه زیست به تحت لواى تو

تا مدفن شریف تو شد سرّ من رأى                                  

جان بخش و غم زداى شد از صفاى تو

زد طعنه بر بهشت برین هر كسى كه دید                         

آن گنبد منور و صحن و سراى تو

اى هادى هدایت دین مبین حق                                     

اى آن كه مدح خوان تو باشد خداى تو

"علامه" با بضاعت فكرش كجا سزد                                

انشا كند چكامه مدح و ثناى تو

  "علامه"

دهمین مسند نشین

امام هادی(علیه السلام)

كیستم من شاهكار ملك ذات كبریایم                            

دهمین مسند نشین از بعد ختم الانبیایم

گوهرى ارزنده از گنجینه‌‏ى جود جوادم                            

نهمین فرزند دلبند على مرتضایم

مصرعى از شعر ناب عصمت كبراى حقم                        

هشتمین پرورده‌ى ایمان و صبر مجتبایم

پاسدار پرچم پر افتخار حق پرستى                               

هفتمین سنگر نشین نهضت خون خدایم

دُرّ عبادت فارغ التحصیل درس عابدینم                            

ششمین زینت فزا از بهر محراب دعایم

در نایابى ز بحر دانش بحراالعلومم                                 

پنجمین گنجینه‌ى اسرار كل ماسوایم

صادق آل نبى را وارث فقه و اصولم                               

چارمین استاد دانشگاه تكوین ولایم

وارث موسى بن جعفر در مسیر پایدارى                         

سومین نور دل آن پیشواى مقتدایم

محور چرخ زمانم، حجت روى زمینم                                

دومین گل از گلستان على موسى الرضایم

در مسیر حق پرستى بعد آباء گرامم                            

اولین هادى خلق بعد از مصباح الهدایم

در شجاعت بى قرینم، در سخاوت بى نظیرم                 

حق پرستان را حبیبم، دردمندان را دوایم

من وصیم، من ولیم، من نقیم، من سخیم                    

زانكه همنام على معنىِ، هاى هل اتایم

آیه‌ى تطهیر را مصداق و از امر الهى                            

آیه‌اى از شاخصار نصِ نون اِنّمایم

غم مخور (ژولیده) فردا پاى میزان عدالت                      

شافعت در نزد حق هنگام پاداش و جزایم

"ژولیده نیشابوری"

مجلس بزم متوكل

امام هادی علیه السلام

چرا چنین متوكل به ما جفا كردى                             

شدى به كین، متوسل ستم روا كردى

غم مدینه مرا كم نبود اى ظالم؟                               

كه طعن و تهمت و تبعید را روا كردى

مگر مرا به تمسخر گرفته‏اى كان شب                       

به جشن و لهو و لعب خواهش غنا كردى

براى من شب جشن تو پر ز ماتم بود                         

خوشى نبود، كه بر پایىِ عزا كردى

سرور و بزم تو تنها سر بریده نداشت                         

چرا سرم نبریدى؟ به من جفا كردى

ز روى پاك و نجیبم حیا نكردى تو؟                            

چسان ز شعر من اى بى حیا حیا كردى

عبادت شب و ذكر و ترحمم دیدى                            

ولى به دشمنى خویش اتّكا كردى

هزار نقشه به قتلم‏ كشیدى و اجرا                          

به دست معتز ملعون در انتها كردى

براى حفظ متاعِ دو روزه دنیا                                   

تو باب، در همه جا، سبّ اوصیا كردى

به بغض آل على راه كربلا بستى                             

جفا به زائر و سلطان نینوا كردى

براى عُسرت و آزار زائران حسین                             

پس از دو قرن عجب ظالمانه تا كردى

چه دست‌ها كه بریدى ز قبر پاك حسین                   

به زجر و حرمله و شمر اقتدا كردى

یزید آب بر او بست و تو حَرَم بر آب                           

به شاه تشنه لبان كار اشقیا كردى

 

ای نجل جواد، ابن رضا، حضرت هادی

امام هادی

ای نجل جواد، ابن رضا، حضرت هادی

بگرفته حسن بر تو عزا حضرت هادی

یک عمر ستم دیـده ز جور «متوکل»

در آینه صبح و مسا حضرت هـادی

دل سوخته از طعنه و از زخم زبان‌ها

خونین جگر از زهر جفا حضرت هادی

بردند همان شب که سوی بـزم شرابت

چون از تو نکردند حیا حضرت هادی

افسوس که کشتند تـو را از ره بیـداد

بی جرم و گنه، قوم دغا حضرت هادی

افسوس، به جور از حرم مادر و جدت

گشتی تو غریبانه جدا حضرت هادی

کس از غم ناگفته‌ات ای یوسف زهرا

آگاه نشد غیر خـدا حضرت هـادی

کشتند تو را در دل غربت، به چه جرمی؟

ای جان جهانت بـه فدا! حضرت هادی

بزم می و خون دل و حبسِ ستم و زهر

حق تو عجب گشت ادا حضرت هادی

در ماتـم تـو ای خلف پـاک پیمبـر

شد سامره چون کرب و بلا حضرت هادی

"میثم" به تو و غربت تو اشک فشاند

ای کشته بی‌جرم و خطا حضرت هادی

  "غلامرضا سازگار"

لطف امام

امام هادی(علیه السلام)

    لطف امام هادى و نورولايتش

    ما را اسير كرده به دام محبتش

    بر لطفبى كرانه اوبسته ‏ايم دل

    امشب كه جلوه گر شد خورشيد طلعتش

    منت خداى را كه به ما كرده مرحمت

    توفيقبرگزارى جشن ولادتش

    تبريك باد بانوى كبرى سمانه را

    كين غنچه بر دميد ز گلزار عصمتش

    ماه تمام ونيمه ذى حجه مطلعش

    خير كثير وكوثر قرآن بشارتش

    اين است آن امام كه تقدير ايزدى

    بعد از جواد داده مقام امامتش

    اين است آن امام كه ذرات كائنات

    اقرار كرده‏اند به جود و كرامتش

    اين است آن امام كه در بركة السّباع

    شيران شوند رام و گذارند حرمتش

    اين است آنامام كه از نقش پرده هم

    ايجاد شير زنده كند حكم قدرتش

    اين است آن امام كه دشمن به چند بار

    رخسار عجزسوده به درگاه عزتش

    سر تا به پاى عاطفه و مرحمت ولى

    دشمن به لرزه آمده از برق هيبتش

    آن سومينابوالحسن از خاندان وحى

    چون سه على ديگر باشدعبادتش

    افزون زريگهاى بيابان عطاى او

    بيش از ستاره‏هاى درخشان فضيلتش

    مائيم و دست و دامن آن حجت خدا

    چون نااميد كس نشود از عنايتش

 گرديده‏ ايم جمعبه ذيل لواى او                                                     

    افكنده‏ ايم دست به دامان رحمتش

  از آستان قدس رضا هديه مى‏ كنيم                                              

    آه دلى بهغربت و اشكى به تربتش

    يارب بحق فاطمه با فتح كربلا                                                    

    بگشا بروى ما همه راه زيارتش

    از لطف آن امام (مؤيد) مؤيد است                                              

    كو رانشان خدمت آل محمداست


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:




برچسب ها : شهادت امام هادی (ع), 3 رجب, اشعار شهادت امام هادی علیه السلام, ,

موضوع :
«زندگی نامه امامان» , «مذهبی» , پیامک مناسبتی ,  ,